سلام دوستم
خوبي عزيز دلم....؟
چه خبرا چيکار ميکني ؟؟درس و مشقا خوبن ؟
دادا شرمنده ي محبتات هستيم همچنان
اي جانم ، فدات شم منم دلم تنگيده بود واست...
والله نميدونم مشکل از ويندوزمه ، از بلاگفاس ؟ از چيه ؟خودمم شاکي ام از دستشون بخدا..
واما مسر انحرافي.....
ببين من قبل از سريال با تعريفايي که از عوامل شنيده بودم ميدونستم که بايد منتظر يه سبک جديدي از طنز باشيم...
و از طرفي هم خود کارگردان گفته بود ما نميخوايم صرفا طنز باشه...
به نظرم براي اينکه واقعن اين سريال به دل يکي بشينه بايد اون شخص از همه اتفاقاي دور و برش آگاه باشه...
تو اين سريال يه تيکه هاي واقعن ريزي بود که اگه منظورشو ميفهميدي ريسه ميرفتي از خنده..
حالا اين تيکه ها بعضي وختا سياسي بود، سينمايي بود، ورزشي بود ، اقتثادي بود ، فرهنگي بود..
ميدوني چي ميگم ؟؟
به نظرم اگه کسي از انحلال خانه ي سينما خبر نداشت ، يا مثلا فيلم پاپيون رو نديده بود ، يا از دست مسائل آگاهي نداشت اصلن اين سريال به دلش نمينشست...
و اگه تو دور و برمون ميبينيم که بعضيا ايراد ميگيرن از سريال دقيقن به همين خاطره...
به نظرم فيلم نامه نويس هم سعي خودشو کرده تا به صورت نا محسوس ناهنجاري هاي جامعه و کشورمون رو به شکل طنز نقد کنه و تا حد زيادي تونسته ....
فقط بايد مخاطب هم يُخده عميق به اين سريال نيگا کنه و سر سري ازش رد نشه.
مثلا خعلي از تيکه کلاماي ساتور رو ممکنه جووناي هم سن و سال خودمون متوجه نشن ، چون واقعن ثقيله و بعضياشم مربوط ميشه به زبان محاوره ي دههي چهل و پنجاه.
و برعکس ، خعلي از اين تيکه کلاماي مثلن روشا رو هم ممکنه بزرگتراي ما که سني ازشون گذشته متوجه نشن ، مثل بزن لايکو...
و همين تناقضا باعث ميشه مخاطبا از يه جاي سريال خوششون بايد و دوسش داتشه بان و يه جاهاييش هم واسشون خسته کننده باشه..
در کل من کليت سريال رو (سواي علاقم به بازي چند تا بازيگر )دوست داشتم و سبکشون رو هم پسنديدم..
خب سبکاي جديد تا بيان و جا بيوفتن اين مشکلا رو دارن ديگه..