گااهي اوقات فکر کردن به بعضي ها نا خوداگاه لبخندي بر لبانم مي نشاند
دوست دارم اين لبخند هاي بيگاهم را
و ان بعضي ها را......
گاهي احساس مي کنم روي دست خدا مانده ام
خسته اش کردم
خودش هم نمي داند با من چه کند!!!
ببين غمگين،
ببين دلتنگ ديدارم...
ببين
خوابم نمي آيد،
بيدارم...
نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو :
تورا بيش از همه کس دوست ميدارم...
نمي دانم کجايي .....
در وجودم نهفته شدي...
يا در بين دستانم...
در قلبم...
در گوشه چشمانم...
در آسمان ايمانم...
در هرجا باشي
دوستت دارم
اي جونم هستي تو نفس مادر!!
فدات شم من يه تنه....!
چشم گل من الان درستش ميکنم نفسم....
براي دوست داشتنت
از من
دليل ميخواهند،
چشمانت را به من قرض ميدهي؟؟!